مشاوره

واقعيت اين است كه بسياري از جوانان بدون اينكه مهارت لازم براي تشكيل خانواده را داشته باشند، ازدواج مي‌كنند و در زندگي مشترك اولين بحران‌ها آنها را از پا در مي آورد و كارشان را به طلاق مي‌كشاند.

در اين بين عنوان مي‌شود اگر افراد قبل و بعد از ازدواج به مشاور مراجعه كنند، تا حد زيادي مسائل آنها قابل حل است. در حالي كه اكنون بسياري از افراد به اهميت مشاوره واقفند، اما گراني اين نوع خدمات باعث مي‌شود همچنان درصد بالايي از افراد چه قبل و چه بعد از ازدواج نتوانند از آن استفاده كنند. سوال اينجاست كه اگر مشاوره ازدواج را حلقه مفقوده دوام زندگي مي دانيم، چرا ساز و كار‌هايي براي دسترسي آسان به مشاور به وجود نمي آوريم؟

برخي مسئولان معتقدند افزايش طلاق زوجين به علت اشتباه آنان در انتخاب است و مراجعه به مراكز مشاوره قبل از ازدواج را به جوانان توصيه مي‌كنند. حال آنكه برخي ديگر از كارشناسان نظري مخالف دارند و عدم مراجعه به مراكز مشاوره را علت ناموفق بودن زندگي‌ها نمي دانند و ريشه ناكارآمد بودن ازدواج هاي امروزي را فقر آموزشي در زمينه شناخت واقعي در دوران كودكي مي دانند كه ماحصل آن در زندگي مشترك مشخص
مي شود. با اين وجود، اخبار مرتبط با مراكز مشاوره غيرقانوني حاكي از آن است كه در اين حوزه خلأهايي وجود دارد.

 آن‌چنان كه با توجه به عملكرد مراكز مشاوره غير مجاز، آسيب هاي جبران ناپذيري براي زوجين رقم خورده است و بسياري از مراكز مشاوره با اهداف تجاري جوانان را گمراه مي كنند و بيش از آنكه سودمند باشند، تيشه به ريشه زندگي هاي نوپا مي زنند تا فقط به مقاصد خود برسند و اين در حالي است كه هيچ نهادي هم بر عملكرد آنها نظارت ندارد. با اين وجود، وضعيت بحراني طلاق و روند رو به رشد آن سبب شده تا متوليان امر، ساماندهي مراكز مشاوره را در اولويت دغدغه هاي خود قرار دهند.

 اين در حالي است كه مراكز مشاوره در سراسر كشور رشد قارچ‌گونه دارند و زير نظر نهادهايي چون سازمان نظام روانشناسي، وزارت ورزش و جوانان، سازمان بهزيستي، نيروي انتظامي، وزارت علوم و... فعاليت مي‌كنند. با اين وجود، همه اين مراكز مشاوره بر اساس روش هاي منحصر به خود به جوانان پيش از ازدواج مشاوره
مي دهند كه ممكن است حتي طبق استانداردهاي علمي هم نباشد و آنچه بيش از پيش در حوزه مشاوره ازدواج به چشم مي آيد، اين است كه بسياري از سازمان ها احساس مسئوليت كرده و براي مشاوره ازدواج جوانان آستين بالا زده و آن را در زمره فعاليت هاي خود قرار داده اند. حال با اين وجود، اين پرسش پيش مي آيد كه با توجه به سليقه اي عمل كردن مراكز مشاوره آيا تمامي اين مراكز صلاحيت مشاوره براي ازدواج را دارند و چگونه بايد در جهت يكسان سازي روش‌هاي مشاوره اي و روان شناسي گام برداشت؟

چرا كه يكسان سازي علوم روانشناسي و مشاوره زوجين را به خطا
نمي اندازد، از بروز مشكلات جلوگيري مي كند و باعث مي شود كه مراكز مشاوره از استانداردهاي خاصي پيروي كنند. اما آنچه پيداست اينكه همه اين نگراني ها دست به دست هم داده و در سال‌هاي اخير چالش زيادي ميان وزارت ورزش و جوانان، سازمان بهزيستي و سازمان نظام روانشناسي براي مجوز مراكز مشاوره ازدواج وجود داشته است و معلوم نيست اين اختلاف سليقه ها در جهت رفع مشكلات مردمي است يا دعواهاي صنفي، اما اميد است كه مراكز مشاوره مورد تاييد اين سازمان ها با به كارگيري مشاوران كارآمد و پيشنهاد روش هاي زندگي به جوانان در جهت تشكيل زندگي با دوام گام بردارند و روز به روز از آمار طلاق ها بكاهند، چرا كه با ناپايداري ازدواج ها و عدم تفاهم در سال هاي اوليه زندگي مشكلاتي به وجود مي آيد كه جدايي سر منشا آنهاست و آنچه خانواده ها و زوجين از مراكز مشاوره انتظار دارند در اين مرحله از زندگي بيشتر احساس مي شود.

حمايت از همسر در عميق تر كردن پيوند ميان زن و شوهر تاثير بسيار زيادي دارد. اگر زوجين از هم حمايت كنند خصوصا اگر مرد پشتوانه همسرش باشد، استحكام خانواده بيشتر خواهد شد. خوب مردان و زنان به چه اميدي با هم ازدواج مي كنند؟ براي اينكه با كمك يكديگر و دست در دست هم، زندگي موفق و شادي را شروع كرده و آينده روشني براي فرزندانشان بسازند. حمايت از همسر يعني اينكه با كمك هم مشكلات و  چالش هاي زندگي را حل كنيد و اگر نا اميد مي شويد با تكيه به هم بزرگترين موانع را از سر راهتان برداريد. در اين مقاله سعي كرده ايم از ديدگاه مشاور خانوادهمشاوره خانواده تلفني 24 ساعته - مركز مشاوره خانواده و روانشناسي آويژه

مشاوره خانواده تلفني ...مشاوره خانواده تلفن مركز روانشناسي...مشاوره خانواده تلفني ازدواج...مشاوره خانواده تلفني زناشويي...مشاوره خانواده تلفني كودك...كودك و خانواده...مشاوره و زندگي...شكار فرصت ها ...

 به دغدغه هاي زنان و مردان در مورد جلب حمايت همسر خود پاسخ دهيم، لطفا تا انتهاي بجث ما را همراهي كنيد.1. حمايت مالي

به عنوان مثال مرد موظف است همسرش را از لحاظ مالي تامين كرده و نيازهاي او را برطرف كند. البته حمايت هاي مالي بايد منطقي و از روي اصول باشد. اگر مرد به لحاظ مالي پشتوانه خوبي براي همسر و فرزندانش باشد قطعا خانواده موفق و مستحكمي خواهد داشت.

2. حمايت عاطفي

اين نوع حمايت بايد دو طرفه باشد. هم زن و هم مرد بايد نيازهاي عاطفي و روحي و رواني يكديگر را برطرف كنند تا در كنار يكديگر به آرامش برسند. مي دانستيد آرامش رواني يكي از اساسي ترين نيازها در زندگي زناشويي است. اگر از اين موهبت بي بهره ايد ، مراجعه به مشاوره زناشويي بهترين گزينه است.

3. حمايت فيزيكي

زوجين بايد وظايف خود را به خوبي بشناسند. حمايت از همسر در مقابل خانواده، در مقابل فرزندان، حمايت تحصيلي، اجتماعي و ديني نياز به حضور فيزيكي مرد و زن دارد. اگر در اين مورد زن و شوهر براي هم كم بگذارند، آن وقت اين گونه نيازها در بيرون از خانه جستجو مي شود.

4. حمايت جنسي

زن و شوهر بايد از لحاظ جنسي نيز نيازهاي يكديگر را برطرف كنند. در اين صورت آمار خيانت به صفر خواهد رسيد. روانشناسان توصيه مي كنند كه حتي اگر زن و شوهر با هم اختلاف دارند، غرور را كنار بگذارند.مشكلات و پيامد هاي عدم حمايت همسر چيست؟

به جرات مي توان گفت عدم حمايت از همسر دقيقا همان طلاق عاطفي است. اصلا به چه دليل زن و شوهر از هم حمايت نمي كنند؟ حتما عاطفه و عشق بينشان از بين رفته كه نسبت به هم بي تفاوت هستند. اگر در خانواده اي مهر و محبت از بين برود فاتحه اين زندگي را بايد خواند. شوهر از زنش حمايت مالي نمي كند. زن از همسرش حمايت عاطفي نمي كند. اين وسط دو نفر تنها هم خانه ي هم هستند و هر كس راه خودش را مي رود. به نظر شما چه مشكلاتي  براي اين زندگي پيش خواهد آمد؟ به عقيده روانشناسان ، معضل عدم حمايت از همسر با طلاق رابطه مستقيمي دارد و بهتر است هر چه زودتر اين مشكل حل شود.

راه هاي جلب حمايت همسر چيست؟

از مهم ترين راه هاي جلب حمايت همسر صميت و محبت است. ببينيد همسرتان از چه چيزي لذت مي برد و از چه چيزي متنفر است. او را در آغوش بگيريد و جوري رفتار كنيد كه او دوست دارد. اين موارد باعث آرامش بيشتر در زندگي مي شود هر چه آرامش بيشتري به همسرتان بدهيد حمايت بيشتري نيز از او خواهيد ديد.

داشتن رابطه جنسي پر شور و لذت بخش

اميد دادن به زندگي و كمك به همسر در مشكلات و چالش هاي زندگي

قناعت و صبر و بردباري خصوصا براي خانم ها

همدم و همدل بودن با شريك زندگي

گوش شنوا داشتن

كم كردن استرس همسر نيز از مهم ترين راه هاي جلب حمايت همسر است.

بيشتر بخوانيد:  با خانواده شوهر بايد چگونه رفتار كنيم؟

چكار كنم شوهرم از تصميمي كه گرفتم حمايت كنه؟

(ديدگاه مشاور خانواده//خانم ها بخوانند)

يكي از گلايه هاي زياد خانم ها در زندگيشون اينه كه ميگن شوهرم در تصميم هايي كه من ميگيرم همراهي نميكنه و حتي بعضي وقت ها لجبازي ميكنه و من اصلا احساس نميكنم تكيه گاه و يا حامي دارم!!!

در جواب اين خانم ها بايد بگيم:از عمده ترين دلايل لجبازي و گارد گرفتن يك مرد در برابر تصميمهاي خانمش اينه كه:

اولا: از نيت اصلي خانمش خبر نداره پس صرفا به پيشگويي و ذهن خواني روي مياره و خوب بيشتر منفي ها به ذهنش رسوخ ميكنه.

دوما: اون خانم نتوانسته به شيوه اي كه مرد رو در تصميم گيري اقناع ميكنه حرف بزنه.

سوما: چون مرد احساس ميكنه خانمش بدون توجه به اون تصميم گرفته پس نوعي ديكتاتوري و خود رايي رو داره در خانمش ميبينه و خوب احساس كوچكي و در نتيجه نقص در اقتدار ميبينه.

فرزند شما هم اكنون، رسما در دهه دوم زندگي به سر مي برد و در حالي كه ديگر نياز زيادي به شما ندارد تا هر لحظه دستش را بگيريد، همچنان نقش شما در كمك به او براي عبور از مسير رشد و رسيدن به بزرگسالي بسيار ارزشمند است در اين مواقع روانشناس كودك نيز مي تواند به ما كمك كند.

در اين سن مهارت هاي فيزيكي او به خوبي رشد يافته و ممكن است او به فعاليت هايي كه نيازمند هماهنگي، تعادل، استقامت و سرعت است، علاقه مند باشد. ورزش كردن  به صورت فعاليت هاي تركيبي هوازي، استفامتي و عضله سازي، حداقل سه بار در هفته  ضروري است. بهبود مهارت هاي ظريف حركتي شخص در كار هاي هنري و دست خطش به شكل بهتري نمود پيدا مي كند.

از نظر شناختي؛ او به سمت خواندن كتاب هاي طولاني تر كشيده مي شود و ممكن است خودش داستان بنويسد. هر چه  رابطه علت و معلول بيشتر مورد توجه قرار بگيرد، مهارت هاي ارتباط شفاهي فرد بهتر تكامل مي يابد و اين امر موجب توانمندي او در انجام مباحث منطقي مي شود و او مي تواند مكالمات طولاني تري با بزرگسالان و ساير بچه ها داسته باشد. در علوم رياضي، در جمع وتفريق مهارت لازم را دارد و ممكن است از عهده ضرب و تقسيم و كسر برآيد (اگر تا كنون نمي توانسته). در مدرسه ازنظر تحصيلي چالش هايي براي فرد به وجود مي آيد وانجام تكاليف منظم  به او ياد مي دهد چگونه به طور مستقل عمل كند و  در  مهارت حل مساله ورزيده  مي شود. در خانه، مي تواند انجام كارهاي پيچيده تري مثل شستن لباس و آشپزي را به عهده بگيرد.

از لحاظ هيجاني، فرد ممكن است اماده زور آزمايي با خشم ناگهاني  باشد و و اين تنها موقعيتي است كه شايد باعث گريه كردن  او شود. اين اتفاق ممكن است به علت تلفيق دلايل مختالفي باشد،  مثل تغييرات  هورموني و تلاش او براي فهميدن اين مساله كه او كيست و مي خواهد چه كسي باشد. رابطه او با شما ممكن است به اين علت كه او مي خواهد  مستقل تر رشد كند،  دچار تغيير شود بنابراين لازم است هردوي شما خود را با شرايط تطبيق دهيد. ممكن است فرد با مسائل تازه اي در نحوه غذا خوردن و يا شكل ظاهري اش رو برو شود مخصوصا در زمان بلوغ، تاثير  تغييرات جسمي بچه هار ا در رده هاي مختلفي از هم متمايز مي كند، به عنوان مثال دختر ها در اين سن قوي تر هستند و وزن بيشتري دارند. ورزش، رژيم مناسب و كمك به ايجاد خودباوري  موجب تشويق فرد براي پذيرش نگرش و سبك زندگي سالمي مي شود

دايره اجتماعي او تغيير كرده است،  به اين معنا كه محبوب بودن در جمع براي او اهميت دارد و يا ممكن است تنها يك دوست صميمي داشته باشد. او مي تواند هنوز وابسته به شما باشد چون عجيب نيست دراين سن كودك احساس صميميت بيشتري به مادرش داشته باشد. او يك خصيصه عاطفي مطلق و يك حس قوي به عدالت طلبي دارد كه اين احساس او را وادار مي‌كند  روي اينكه چه چيزي اشتباه است بيشتر از صحيح بودن چيزي متمركز شود و نيز دانستن وجود موضوعات خاكستري و نه سياه و سفيد وي را وادار مي كند كه يك چهارچوب اخلاقي براي خود بسازد

جنس مخالف براي شخص بسيار جذاب است و پسرها براي دختر ها خودنمايي مي كنند در حاليكه ممكن است  به كارشان اعتراف نكنند. ممكن است پسرها احساس عشق زودگذر  به جنس مخالف داشته باشند. كودك درحال مستقل تر شدن است ولي نه به آن معنا كه در ذهنش است. حمايت كامل و تشويق از جانب شما راه را براي كمك به او هموار مي كند مخصوصا زمانيكه با تغييراتي اساسي مثل عوض شدن مدرسه رو به رو مي شود.

راه هاي ديگري براي حمايت ازفرزندتان وجود دارد. تشويق به داشتن روابط باز، صحبت در مورد مشكلات، صداقت و فرصت دادن به شركت  در تصميم گيري ها به او اعتماد به نفس و دانش كافي جهت رو به رو شدن با چالش ها را مي دهد  و به اين شكل نسبت  به شما اعتماد بيشتري پيدا مي كند. بايداو را به انجام برخي كارها واداريد و مديريت مالي صحيح را به او آموزش دهيد تا  باعث  رشد و ايجاد احساس مسئوليت پذيري  در فرزندتان شويد.

مسائل ايمني مربوط به اين سن تغيير كرده است و مهم است به او آموزش دهيد خطر را بشناسد و براي محافظت ازخودش چه در دنياي مجازي و چه دنياي واقعي چه كاري انجام بدهد. مي توانيد با تشويق او به انجام تكاليفش و در نظر گرفتن مكاني مناسب براي كار كردن  و گفتگو با معلم درباره مسائل مختلف شرايط  لازم براي تحصيل او را فراهم كنيد. حمايت، پاداش دادن براي تلاش ها و دست آورد هايش و ابراز احساس به او كمك مي كند  نسبت به خودش احساس امنيت و اعتماد داشته باشد. فرزند شما نشانه هاي قوي‌تري از شخصيتي  كه در بزرگسالي خواهد داشت بروز ميدهد و كمك شما او را قادر مي كند تبديل به مرد يا زني شود كه هم شما و مخصوصا خودش به او افتخار مي كند.

مشاوره طلاق

مشاوره طلاق مي تواند در بسياري از مواقع مانع از بروز بسياري از آسيب ها به اعضاي خانواده باشد. طلاق (توافقي) به هر دليلي هم كه باشد بازتاب خوبي در جامعه ندارد و زندگي حال و آينده افراد، به خصوص زنان را تحت تأثير قرار مي‌دهد. مشاوره طلاق، نوع نسبتاً جديدي از مشاوره است كه با هدف كمك به زوجين براي مديريت احساسات پيچيده‌شان درباره‌ي طلاق انجام مي‌شود. از اين رو زوجين معمولاً با اميد به كاهش استرس و اضطراب براي هر دو طرف به مشاوره طلاق صلح درون مراجعه مي كنند. همچنين مشاوره پيش از طلاق به زوجين كمك مي كند كه بهترين انتخاب با توجه به شرايط فعلي‌شان كدام است و اين كه آيا بهتر است با يكديگر به زندگي مشترك خود ادامه بدهند يا از هم جدا شوند. همچنين زماني كه طلاق به جريان افتاده باشد، يا اينكه طلاق انجام شده باشد بواسطه حضور در يك مركز مشاوره مي توانند از يك منبع مطمئن برخوردار باشند.طلاق توافقي چيست و چه جايگاهي در قوانين دارد؟

براي طلاق توافقي چند موضوع را بايد در نظر گرفت. نخست اينكه در قانون جديد حمايت از خانواده مصوبه سال 91، بحثي به عنوان طلاق توافقي ايجاد شد. تا قبل از آن اسمي به عنوان طلاق توافقي در قانون وجود نداشت. قانون قبلي مصوب سال 71 بود و عملاً طلاقي كه صورت مي‌گرفت، توافقي بود اما تحت عنوان طلاق توافقي نبود. يعني در قانون اشاره شده بود كه اگر زن و شوهر بخواهند طلاق بگيرند، چكار كنند؟ ولي در قانون جديد اسم طلاق توافقي آمده است. علتش هم آن است كه طلاق توافقي به قدري زياد شد كه قانونگذار تصميم گرفت از آن نام ببرد و براي آن يك سيكل و راهكار جدايي را در نظر بگيرد و طراحي كند.

چرا طلاق توافقي زياد شد؟

بسياري از طلاق‌‌هاي توافقي در ابتدا توافقي نبوده است. يعني زن و شوهر عليه هم در دادگستري جنگ و دعوا راه مي‌اندازند. خيلي‌هايشان اين طور كه بنشينند و با هم تصميم براي طلاق بگيرند. حدود 25 تا 30 درصد طلاق‌هاي توافقي اينگونه است كه بر اثر جنگ و دعوا، يك سال عليه هم در دادگاه‌ها شكايت مي‌كنند تا اينكه خسته مي‌شوند. سپس به اين نتيجه مي‌رسند كه جنگ و دعوا جز خستگي فايده‌اي ندارد و تصميم مي‌گيرند توافقي طلاق بگيرند.

يعني زن و شوهري كه با هم اختلاف دارند از دوندگي در دادگستري خسته مي‌شوند و رو به طلاق توافقي مي‌آورند؟

بله خسته مي‌شوند. حدود 25 تا 30 درصد طلاق‌هاي توافقي اينگونه است. يعني اگر بررسي كنيد مي‌بيند جنگ و دعوايي عليه هم در دادگستري دارند. زماني كه اين دست از زوجين براي اجراي طلاق توافقي مي‌آيند، در حكم دادگاه قيد مي‌شود كه زوج يا زوجه بايد از فلان پرونده در فلان شعبه دادگاه كه عليه هم تشكيل دادند، رضايت بدهند اما قالب طلاق‌هاي توافقي اينطور نيست؛ قالب طلاق‌هاي توافقي اينطور است كه زن و شوهر به اين نتيجه مي‌رسند كه به هر دليلي نمي‌توانند با هم زندگي كنند.

علت چنين تصميمي چيست؟

اين قضيه ريشه دارد و ريشه آن هم به قبل از ازدواج بازمي‌گردد. همان‌طوري كه بدون مشورت با خانواده و بزرگان و تحقيق با هم براي ازدواج توافق مي‌كنند، همان‌طور هم مي‌روند و طلاق مي‌گيرند. درباره اين قضيه مفصل تحقيق و تحليل كردم و به اين نتيجه رسيدم، آن دسته از زوجيني كه ازدواج‌شان درست بوده و از روي لجاجت با والدين يا عشقبازي با هم ازدواج نكردند، وقتي مي‌خواهند به صورت توافقي طلاق بگيرند يك دليل موجه دارند زيرا همه كساني كه مي‌خواهند طلاق بگيرند، ايراد ندارند و برخي اوقات بنا به دلايلي مثل نازايي از هم طلاق مي‌گيرند.

اين دست از افراد وقتي مي‌خواهد طلاق توافقي بگيرند از روي احساس يا لجاجت با يكديگر اين كار را نمي‌كنند بلكه به اين نتيجه مي‌رسند نمي‌توانند با هم زندگي كنند و چرا همديگر را اذيت كنند؟ به عبارت ديگر در طلاق توافقي هم شما مي‌توانيد فرهنگ عالي ببينيد كه دو نفر انسان محترم نشستند و به يك نتايجي رسيدند و تصميم گرفتند طلاق بگيرند و هم مي‌توانيد بدترين فرهنگ را ببيند.

مشاوره قبل ازدواج چه فايده اي دارد؟

ازدواج شاد و خوشبخت، به شانس، بخت يا اقبال بستگي ندارد بلكه نياز به تلاش، علم و آگاهي دارد. اگر اشتباهي رخ بدهد، جبران آن كار سختي است. به همين منظور براي پيشگيري از مشكلات و اتفاقات ناخوشايند در زندگي مشترك، بهتر است قبل از ازدواج به مشاور مراجعه كنيد.هدف از مشاوره قبل از ازدواج چيست؟

مشاوره قبل از ازدواج داراي 3 هدف اساسي است:

1.ارزيابي مهارت هاي زندگي مشترك نامزدها

2. بررسي آمادگي ازدواج در نامزدها

3. ارزيابي هم كف بودن و يا هماهنگي و همساني نامزدها

زماني كه دو شخص براي ازدواج با يكديگر تصميم مي گيرند، مقدمات و كارهاي پيش از ازدواج را آغاز مي نمايند. البته با كمي دقت مي توان دريافت كه آنها براي مراسم ازدواج خود را آماده مي كنند نه براي ازدواج. خريد حلقه ازدواج، اجاره سالن، خريد كارت دعوت، سفارش غذا و در نهايت مراسم عروسي مقدماتي هستند كه گاه تدارك آنها تا چند ماه به طول مي انجامد. در ظاهر همه چيز خوب است اما زماني كه زوجين بر سر مسائلي همچون برقراري ارتباط، اعتقادات مذهبي، مسئوليت پذيري و ايجاد تغيير در يكديگر و ... به مشكل برخوردند با كدام وسيله جهيزيه يا كدام قسمت از زندگي مي توانن مشكل خود را برطرف كنند .هنگامي كه در اثر اختلافات خود بر سر يكديگر فرياد مي كشندو صداي آن ها به گوش همسايگان مي رسد، باز هم همه چيز آبرومندانه سپري مي شود؟ به همين دليل هدف اصلي مشاوره پيش از ازدواج، كمك به فرد در انتخاب درست شريك زندگي است. اين مرحله اهميت زيادي دادر زيرا علاوه بر پيشگيري در صورت هدايت درست، بهداشت رواني خانواده ها تامين مي شود.

مراجعه به روان پزشك زماني حائز اهميت مي شود كه درك كنيم، افراد شناخت كافي از يكديگر ندارند، به همين دليل براي شناخت پيش از ازدواج، كمك مشاوره تاثير بسياري دارد.كدام متخصص در حوزه روانشناسي براي مشاوره پيش از ازدواج مناسب است؟

مشاوره پيش از ازدواج هم توسط افرادي كه تحصيلات روانشناسي دارند و هم كساني كه در زمينه مشاوره تحصيل كرده اند انجام مي گيرد. چنانچه در خش خانواده پلاس نمناك عنوان شده است اما در ميان آنها افرادي كه روانشناس باليني هستند در اولويت مي باشند، زيرا روانشناسان بهتر از افراد ديگر توانايي تشخيص مشكلات شخصيتي و اختلال هاي رواني را دارند. به همين دليل توصيه مي شود كه پيش از ازدواج به يك روانشناس باليني مراجعه كنيد.

فوايد مشاوره پيش از ازدواج

1. درك هدف خود از ازدواج

تعيين هدف و شناخت انتظارات از ازدواج موضوع بسيار مهمي است. گفتن خواسته ها و توقعات در جلسه مشاوره پيش از ازدواج، موجب شناخت بيشتر زوجين از يكديگر مي شود. به طور مثال بيان انتظارات از ميزان صميميت جنسي بسيار خوب است يا همچنين رسيدن به يك ديدگاه مشترك در مورد انجام كارهاي داخل و خارج از منزل مي تواند در شناخت هم كمك كند.2. راهنمايي بدون دخالت در تصميم

به طور كلي يك مشاوره و روانشناس به عنوان نفر سوم زندگي شما را تحت نظر قرار مي دهد. به همين دليل بدون داشتن قضاوت يا احساسات نسبت به رابطه شما، پيش بيني خود را در مورد تصميم شما براي ازدواج اعلام مي كند. در نهايت تصميم به ازدواج و ادامه ارتباط بر عهده شما است. يك مشاور هيچ گاه شما را مجبور به ازدواج نمي كند بلكه فقط علاوه بر بيان دشواريهاي ازدواج شما با فرد مورد نظر، نقاط ضعف و قوت شخصيت شما را بازگو مي كند و تصميم نهايي را به خودتان واگذار مي كند.

3. آموزش تعارض هاي احتمالي و تكنيك رفع آنها

هيچ شخصي كامل نمي باشد. حتي به جرات مي توان گفت هيچ انساني شناخت كاملي از خود ندارد. به همين دليل اگر فكر مي كنيد كه تمام زندگي و خصوصيات اخلاقي نامزدتان را مي دانيد، بايد گفت كه سخت در اشتباه هستيد. زيرا نمي توانيد ايده آل بودن آن را به تنهايي تشخيص دهيد.4. تصميم گيري در مورد مسائل مالي

به طور كلي مي توان يكي از مهمترين عوامل شكست در ازدواج را مسئله پول و ماديات دانست. به طور مثال فردي را در نظر بگيريد كه ميزان توقعات مالي او بالا است اما با فردي ازدواج مي كند كه اطلاعات درستي از منابع مالي او ندارد. همين مسئله زمينه بروز اختلافات زناشويي را ايجاد مي كند. علاوه بر اين چگونگي خرج كردن و عادت هاي پس انداز و ولخرجي، تاثير بسياري در اختلافات زناشويي دارد. اين موضوعي به اندازه اي داراي اهميت است كه حتي اگر دسترسي به مشاوره نيز نداريد بهتر است در طي چند جلسه، با مشاوران ازدواج به طور تلفني صحبت كنيد، به همين دلل اين موضوع مهم را نبايد ناديده بگيريد.

5. آموزش مهارت هاي مهم در زندگي

در جلسات مشاوره قبل از ازدواجبه صورت حضوري يا تلفني، مي آموزيد كه چگونه بايد نقاط قوت را تقويت كنيد و نقاط ضعف مخرب براي زندگي زناشويي را كنار بگذاريد. مهمترين قسمت در مشاوره ازدواج، شناخت مهارت و آموزش آن است. حتي اگر اين ازدواج صورت نگيريد شما در جلسات مشاور، نقاط ضعف و قوت خود را بهتر مي شناسيد و ديدگاه شما نسبت به خود و ازدواج ، واقع بينانه تر خواهد بود.

رفتار با كودك در هر دوره سني با حساسيت‌هاي خاصي همراه است. بسياري از والدين در جلسات مشاوره خانواده از نگراني‌هايشان در مورد چگونگي رفتار با فرزند صحبت مي‌كنند و در مورد روش‌هاي درست تربيتي سؤال مي‌پرسند چرا كه تربيت كودك امري ساده و راحت نيست. والدين در برابر بسياري از رفتارهاي كودك نظير شيطنت، پرخاشگري، دروغ‌گويي و ... نمي‌دانند بايد چه واكنشي از خود نشان دهند. اگر شما نيز در تربيت كودك و نحوه رفتار با او چالش‌هايي را تجربه مي‌كنيد، ما در اين مقاله به توضيحات بيشتري در مورد روش‌هاي رفتار با كودكان كه روانشناس كودك اشاره كرده در سنين مختلف خواهيم پرداخت. علاوه بر اينكه در مسائل خود مي‌توانيد از مشاوره كودك نيز كمك بگيريد. رفتار با كودك

چگونگي رفتار با فرزندان از مسائل حياتي هر پدر و مادري است. والدين مي‌توانند از طريق مطالعه و يا مشورت با روانشناس متحصص مهارت رفتار با كودكان را كسب كنند. براي آنكه بتوانيد بهترين رفتار را با كودكتان داشته باشيد بايد نسبت به تغييرات زيستي، شناختي، اجتماعي و رواني فرزندتان در هر دوره سني آگاهي داشته باشيد. به اين ترتيب مي‌توانيد با كسب شناخت از نيازهاي كودك مناسب‌ترين شيوه رفتاري را در پيش بگيريد. در ادامه مطلب با توجه به نيازها و تغييرات كودك در ابعاد مختلف به ارائه مهمترين نكات تربيتي پرداخته‌ايم.

رفتار با كودك | تربيت كودك 2 تا 3 سال

توجه داشته باشيد كه همواره در كنار نيازهاي جسماني به نيازهاي عاطفي كودك خود نيز اهميت دهيد. نقش مادر در تربيت فرزندان در اين مراحل برجسته‌تر از ديگران است. فرزند شما در اين دوره سني از لحاظ عاطفي و هيجاني به مراقبت ويژه‌اي نياز دارد. شايد براي شما باورنكردني باشد اما دريافت محبت و مراقبت هيجاني از جانب والدين بر ميزان ترشح هورمون رشد و يا ابتلا به اختلالات سازگاري در دوران بعدي زندگي تأثير مي‌گذارد. در نتيجه تلاش كنيد تا سطح متعادلي از محبت و توجه را براي فرزندتان فراهم كنيد.

مهم‌ترين مسئله‌اي كه از نظر روان شناختي در سنين 2 تا 3 سال رخ مي‌دهد اين است كه كودك شما نياز به استقلال پيدا مي‌كند. به همين خاطر ممكن است براي انجام هر كاري مانع شما شود و بخواهد خودش آن كار را انجام دهد. لازم است تا زماني كه انجام كارها خطري براي سلامت كودك ايجاد نمي‌كند به او اين فرصت را بدهيد تا استقلال در انجام امور را تجربه كند. اين كار شما به رشد روان شناختي و اجتماعي كودكتان كمك خواهد كرد. در حالي كه مقاومت بيش از حد شما در برابر كودك در اين سن ممكن است منجر به لج بازي شديد و پرخاشگري او شود يا نياز به استقلال را در او سركوب كند.

هم‌چنين اين مسئله را در نظر بگيريد كه فرزندتان هنوز به مهارت‌هاي حركتي كافي دست پيدا نكرده پس ممكن است كه در انجام كارها اشتباه كند. در برابر اين اشتباهات تلاش كنيد كه صبور باشيد و كودك را سرزنش يا تحقير نكنيد. ايجاد احساس تحقير و شرمندگي مي‌تواند در دوره‌هاي بعدي رشد كودك اختلال ايجاد كرده و به سلامت هيجاني او آسيب بزند. براي آگاهي بيشتر درباره نقش مادر در تربيت فرزندان كليك كنيد.

وقايع مهم تا قبل از 4 سالگي

در اين دوره دو رويداد حساس از پوشك گرفتن و قطع استفاده از پستانك وجود دارد. اين دو معمولاً تا قبل از 4 سال و در دوره 2 تا 3 سال انجام مي‌شوند. متخصصان به طور كلي در مورد اين دو رويداد معتقدند كه نبايد فشار زيادي به كودك وارد شود و قبل از انجام آن‌ها بايد تلاش كنيد تا از طريق گفت و گوهاي صميمانه علت از پوشك گرفتن و از پستانك گرفتن را براي كودكتان توضيح دهيد؛ بخصوص هنگامي كه مي‌خواهيد فرزندتان را از شير يا پستانك بگيريد بايد بسيار تلاش كنيد تا رابطه عاطفي صميمانه‌تان را با او حفظ كنيد چرا كه  نبود حمايت عاطفي مي‌تواند گذر از اين مرحله را براي كودك دشوار كند.

در واقع ايجاد آمادگي در كودك اصل اساسي در اين دوران است كه حتماً بايد مورد توجه قرار بگيرد. برخي از دانشمندان نظير فرويد معتقدند فشار زياد والدين هنگام از پوشك گرفتن كودك در روند رشدي او اختلال ايجاد مي‌كند و در آينده خود را به صورت حساسيت بيش از حد به نظم و پاكيزگي و يا شلختگي و بي‌نظمي آشكار مي‌كند.

رفتار با كودك | 4 تا 6 سال (سنين پيش دبستاني)

از اينجا بايد به رشد شناختي كودك توجه شود. در اين دوران بازي كردن براي كودكان بسيار اهميت دارد. در واقع بازي به رشد شناختي، اجتماعي و رواني كودك كمك بسياري مي‌كند. براي آموزش مفاهيم اخلاقي، رشد زبان و بهبود مهارت‌هاي اجتماعي مي‌توانيد از بازي كردن كمك بگيريد. در اين دوران كودكان خلاق‌تر مي‌شوند و دست به ابتكار عمل‌هاي بيشتري مي‌زنند. به همين جهت شما در اين سنين مي‌توانيد به ميزان بسيار زيادي بر پرورش تفكر خلاق در فرزندتان تأثير بگذاريد. انجام فعاليت‌هاي هنري نظير نقاشي همراه با كودك كمك بسياري در اين زمينه به شما خواهد كرد. هم‌چنين با رشد هوش هيجاني در  سنين 3 تا 6 سال، دلبندتان به فهم بيشتري از احساسات ديگران مي‌رسد. براي آشنايي بيشتر با رشد شناختي كودك كليك كنيد.

اين امر به پرورش و افزايش مسئوليت‌پذيري در او كمك بسياري خواهد كرد. البته توجه داشته باشيد كه براي ايجاد و تقويت مسئوليت‌پذيري در فرزندتان هرگز  او را به خاطر اشتباهاتش سرزنش نكنيد. بلكه تنها مي‌توانيد به او نشان دهيد كه رفتارش چه تأثيري بر ديگران مي‌گذارد. سرزنش و شرمنده كردن كودك منجر به ايجاد احساس گناه زيادي در او مي‌شود كه مي‌تواند در آينده نيز بر سلامت روان فرد تأثير منفي بگذارد.

براي كسب اطلاعات بيشتر در مورد نحوه برخورد با اشتباهات كودك كليك كنيد.

رفتار با فرزند | 7 تا 11 سال

به مدرسه رفتن معمولاً كودك و والدين او را وارد دنياي جديدي مي‌كند. در اين زمان فرزند شما با ارزش‌هاي اجتماعي روبه‌رو مي‌شود و بايد بتواند توانايي‌هاي لازم را براي خوب عمل كردن در جمع به دست بياورد. عزت نفس او در حال شكل‌گيري است و نحوه رفتار شما در جمع با او بسيار مي‌تواند بر روحيه او تأثير گذار باشد.

در حقيقت اگر والدين رفتارهايي نظير مقايسه كردن كودك با ساير همسالان، سرزنش كردن و تحقير كودك را پيش بگيرند نه تنها باعث پيشرفت او در مدرسه و دنياي اجتماعي نمي‌شوند، بلكه احساس بي‌كفايتي را در كودك پرورش خواهند داد. اين احساس بي‌كفايتي همراه با عزت‌نفس پايين ورود به دنياي نوجواني را براي فرزندتان بسيار دشوار خواهد كرد. هم‌چنين در دوران بعدي زندگي نيز او را با افزايش خطر ابتلا به اختلالاتي نظير فوبياي اجتماعي رو به رو خواهد كرد. رفتار درست با كودكان آنقدر مهم است كه بهتر است از همه منابع داراي صلاحيت تخصصي كمك بگيريد.

رفتار با كودك | نكات كلي براي تربيت كودك

علاوه بر نكات اختصاصي كه در هر مرحله سني بايد به آنها توجه كنيد در نظر گرفتن برخي توصيه‌هاي عمومي براي رفتار با كودكان در همه سنين اهميت دارد. از جمله مهم‌ترين آن‌ها مي‌توان به موارد زير اشاره كرد.

1- به جاي تنبيه به تشويق و تقويت توجه كنيد

روانشناسان كودك بر اين باورند كه در تربيت و شكل دهي رفتارهاي كودك هيچ چيز به اندازه تشويق و تقويت رفتارهاي صحيح تاثيرگذار نخواهد بود. شما براي اينكه يك رفتار را تقويت كنيد لازم نيست حتما براي فرزندتان جايزه بخريد گاهي اوقات يك در آغوش كشيدن ساده، لبخند زدن و گفتن جملاتي نظير آفرين مي‌توانند تاثيرات شگفت انگيزي داشته باشند. علت تاكيد روانشناسان روي تقويت رفتار اين است كه در اين جا شما به كودك مي آموزيد كه شيوه صحيح رفتار كردن چيست. اما در تنبيه فرزندتان فقط در مورد اينكه چه كاري را نبايد انجام دهد اطلاعات دريافت مي‌كند و در مقابل گزينه جايگزين را فرانمي‌گيرد.

2- با كودكان گفت‌وگو كنيد

بسيار اهميت دارد كه زمان‌هايي را براي حرف زدن با كودك اختصاص دهيد و به فرزندتان نشان دهيد براي گفته هايش ارزش قائل هستيد. در زمان گفت و گو با كودك به او فرصت دهيد تا آزادانه افكار و احساساتش را با شما در ميان بگذارد. اين كار از بروز بسياري از نگراني‌ها و اضطراب‌هاي مرتبط با دوران كودكي پيشگيري مي‌كند.

بچه‌ها در سنين ابتدايي درك كمي از مقتضيات محيط دارند. در نتيجه واقع بيني پايين تري دارند و ممكن است از شما درخواست‌هاي نامعقولي داشته باشند. در اين شرايط لازم است كه روش‌هاي صحيح نه گفتن به كودك را بياموزيد و بتوانيد به درستي با فرزندتان مخالفت نماييد. تلاش براي توضيح رفتارتان به زبان كودكانه، استفاده از لحن و كلمات مناسب و ايجاد حق انتخاب‌هاي ديگر براي فرزندتان از جمله روش‌هايي است كه در اين زمينه مي‌تواند به شما كمك نمايد.

۳دليل مهم براي مشاوره قبل از ازدواج :

يكي از مهمترين دلايلي كه مشاوره قبل از ازدواج را مهم و الزامي كرده است ، كنترل استرس ، قبل از گرفتن تصميم بزرگي مثل ازدواج مي باشد .

مشاوره پيش از ازدواج به شما كمك مي كند تا تواقعات و خواسته هاي خود را با يكديگر در ميان بگذاريد و از شما مي خواهد تا بدون هيچگونه خود سانسوري و محدوديت نظر خود را در مورد ازدواج با وي به اشتراك بگذاريد .

هنگامي كه مشاور نظرات و اهداف زوجين را بدون هيچگونه محدوديت مي شنود ، مي تواند به آن ها كمك كند تا به اهداف و خواسته هاي يكديگر نزديك بشوند و انتظارات و توقعات يكديگر را بهتر و دقيق تر بشناسند .

۱-  تاثير واقعي ازدواج بر آينده (رويا پردازي ممنوع )

همه افراد پيش از ازدواج يك تصوير رويايي براي خود تصور مي كنند كه بعد از اين اتفاق هيچ مشكلي وجود ندارد و همه كار ها به اصطلاح روي غلتك مي افتند .

اما واقعيت چنين نيست . مشاوره پيش از ازدواج به شما كمك مي كند تا تمام برداشت هاي نادرست قبلي خود را دور بيندازيد و با نگاهي دقيق تر و عميق تر به ازدواج نگاه كنيد .

مشاوران پيش از ازدواج به شما كمك مي كنند تا با واقعيت هاي زشت و زيباي ازدواج روبرو شويد و بعد از درك اين واقعيت ها تصميم نهايي خود را بگيريد .

 ۲- شناخت كامل زوجين :

در مراسمات خانوادگي پيش از ازدواج مثل خواستگاري معمولا خجالت و حجب و حيا مانع مي شود تا خود واقعيمان را به طرف ديگر ازدواج و همچنين خانواده وي معرفي كنيم .

و همين خجالت ها باعث مي شود تا دو خانواده درگير ، شناخت درستي از يكديگر نداشته باشند و در آينده وقتي با اختلاف نظرات يكديگر آشنا مي شوند ، زمينه مناشاقات و اختلافات تقويت مي شود .

وجود مشاوران پيش از ازدواج كمك مي كند تا همانطور كه قبل تر گفتيم بدون هيچ تعارف و سانسوري خود واقعيتان باشيد و مشاوران نيز با بررسي و آناليز دقيق افكار شما درباره ازدواج طرف ديگر را از واقعيت هاي وجودي شما آگاه مي سازد و به شما و طرف ديگر كمك مي كند تا با آگاهي بيشتري تصميم خود را راجع به ازدواج بگيريد .

۳- برنامه ريزي دقيق براي بعد از ازدواج

هيچ كسي در جهان نمي تواند ادعا كند كه تمام برنامه ها و اهداف خود را دقيقا در زمان از پيش تعيين شده ، به واقعيت برساند اما برنامه نداشتن براي آينده يكي از بزرگترين نقاط ضعف جا نيفتاده در خانواده هاي ايراني مي باشد .

مشاوره قبل از ازدواج براي شما برنامه و چارچوب زماني اي را تعيين مي كند كه زمان انجام هر اتفاقي بر اساس توافقات بين زوجين مي باشد .

براي مثال در بين مردان سنتي يكي از دلايل ازدواج به دنيا آوردن بچه مي باشد كه حاضرند بلافاصله بعد از ازدواج براي تولد اولين فرزند خود آماده شوند .

اما اگر اين مسئله با طرف ديگر ازدواج از قبل تعيين نشده باشد ممكن است به دليل عدم آمادگي براي پذيرش اين تصميم بزرگ ، به اختلافاتي بين زوجين ختم بشود .

براي همين مشاور ازدواج با پرسش راجع به اهداف ازدواج و زمان رسيدن به هر كدام از اين اهداف براي شما و خانواده ي جديدتان برنامه زماني تعيين مي كنند تا به درك عميق تري از خواسته هاي يكديگر برسيد .

روند مشاوره قبل از ازدواج چگونه است ؟

مشاوره قبل از ازدواج در قالب جلسات مختلف برگزار مي ‌شود . در بعضي از اين جلسات ، زوجين به صورت انفرادي و در ساير جلسات به صورت زوجي حضور پيدا مي‌ كنند .

در اين جلسات ، مشاور مي كوشد تا زير ساخت هاي شخصيتي زوجين را بيابد كه در بعضي از موارد از تست هاي مختلف همچون تست mmpi و ساير تست ها استفاده مي كند . اين تست ‌ها به منظور آگاهي بيشتر از شخصيت طرفين انجام مي‌ شود كه بهتر است قبل از ازدواج و حتي دوره نامزدي انجام شود .

پس از انجام تست ، مشاور به بررسي ، تجزيه و تحليل دقيق پاسخ اين تست ها مي پردازد و طرفين را از ويژگي‌ هاي شخصيتي همچون برونگرايي يا درونگرايي ، ميزان توافق پذيري ، ميزان مسوليت پذيري و … آگاه مي سازد و شما را از اختلافاتي كه ممكن است در آينده به وجود آيد ، آگاه مي‌سازد و راهكارهايي به شما ارائه مي‌ دهد تا اين اختلافات را به حداقل برسانيد .

مشاوره پيش از ازدواج چند جلسه است ؟

به طور كلي مشاوره پيش از ازدواج از بروز اختلافات اساسي و جدي در آينده جلوگيري مي كند و احتمال طلاق را در زندگي مشترك آينده كم مي‌ كند . به همين علت از اهميت بسيار بالايي برخوردار است .

مشاوره پيش از ازدواج با تعداد جلسات مختلفي براي زوجين تجويز و انجام مي‌ شود . اما تعداد آن با توجه به اختلافات و ويژگي ‌هاي شخصيتي افراد و مشكلاتي كه ممكن است در آينده دامن گير زوجين شود بين ۵ تا ۱۰ جلسه متغير است . البته ممكن است برخي از زوجين به جلسات بيشتري نياز داشته باشند .

چه زماني بايد به مشاور قبل از ازدواج مراجعه كنيم ؟

ازدواج از اهميت بسيار زيادي در زندگي افراد برخوردار است . مقوله ازدواج زندگي آينده انسان را شكل مي دهد و بر روي زندگي طرفين بسيار تاثير گذار است . پس در انتخاب خود مي بايست بسيار دقت كنيد و در زمان مناسب به مشاوره پيش از ازدواج مراجعه كنيد .

هدف از مشاوره قبل از ازدواج به شناخت دقيق رسيدن از شخصيت طرف مقابل است . پس زمان مراجعه به مشاوره قبل از ازدواج بسيار حائز اهميت است . بهترين زمان براي مراجعه به مشاور  ، پس از خواستگاري و آشنايي طرف با يك ديگر است .

چرا كه اگر زودتر يعني بلافاصله پس از صحبت كردن براي مشاوره اقدام كنيد ، كار نادرستي است و اگر ديرتر ، پس از آشنايي كامل و يا پس از مراسم نامزدي به مشاور ازدواج مراجعه كنيد، به علت وابستگي پيش آمده و روابط عاطفي و احساسي شكل گرفته شده بين زوجين ، نتوانند از جلسات مشاوره و صحبت‌ هاي مشاور استفاده كنند .

در مشاوره قبل از ازدواج چه موضوعاتي بررسي مي شود ؟

با شركت در مشاوره قبل ازدواج در ابتدا آمادگي زوجين براي اين تصميم بزرگ بررسي مي‌ شود . كه آيا اين فرد آمادگي لازم براي ازدواج را دارد يا خير . سپس مشاور به بررسي ويژگي‌هاي شخصيتي طرفين و اختلافات بين زوجين مي ‌پردازد و طرفين را از اين اختلافات آگاه مي ‌كند و در نهايت چگونگي رويارويي با اين مشكلات و اختلافات را به زوجين آموزش مي‌ دهد تا از بروز مشكلات حاد و جدي در آينده جلوگيري شود .

در اين قسمت سعي داريم شما را با برخي از اين اختلافات احتمالي موجود بين زوجين آشنا كنيم

1- اختلاف در ويژگي هاي شخصيتي :

ويژگي هاي شخصيتي و رفتاري بسيار زيادي وجود دارد كه مي ‌تواند بر روي زندگي مشترك زوجين تاثير مستقيم ‌بگذارد . برخي از اين ويژگي هاي شخصيتي بايد در طرفين يكسان باشد تا بتوانند طرفين با يك ديگر ازدواج كرده و زندگي خوبي داشته باشند . اما وجود برخي از اختلافات شخصيتي باعث مي‌ شود كه مشكلات جدي در زندگي مشترك آينده زوجين به وجود آيد .

به عنوان مثال : طرفين يكي برون گرا و ديگري درون گرا باشد ، فرد درون گرا تمايل به تنهايي دارد و از شركت در جمع‌ هاي مختلف بي زار است و فرد برون گرا از تنهايي گريزان است و تمايل به شركت در جمع هاي شلوغ و مهماني را دارد‌ .

يا طرفين يكي بسيار منظم و تميز و ديگري نظم و تميزي را در اولويت قرار نمي‌ دهد و براي او از اهميت چنداني برخوردار نباشد .

يا ممكن است يكي از طرفين اهل پس ‌انداز و خرج كم تر در زندگي باشد و ديگري ولخرج باشد .

اين اختلافات در ويژگي هاي شخصيتي ، مي تواند مشكلاتي جدي به همراه داشته باشد و حتي ممكن است طرفين را از شروع زندگي مشترك بازدارد .

بررسي ويژگي هاي شخصيتي از نكات حائز اهميت مي باشد ، كه حتما مي بايست در مشاوره قبي از ازدواج مورد بررسي و ارزيابي دقيق قرار بگيرد .

2- بررسي اختلاف طبقاتي در مشاوره قبل از ازدواج :

اختلاف طبقاتي يكي از مواردي است كه بسيار در ازدواج‌ حائز اهميت است و در مشاوره قبل از ازدواج مورد بررسي و ارزيابي قرار مي گيرد . طبقه اجتماعي طرفين با توجه به شغل و درآمد طرفين بررسي مي شود . بررسي‌ها و تحقيقات نشان مي ‌دهد كه هرچه اختلاف طبقاتي طرفين زمان ازدواج كم تر باشد ، زوجين زندگي موفق تري را تجربه خواهند كرد .

3- اختلاف قد در ازدواج :

اختلاف قد امري كاملا سليقه اي است اما در كشور ايران بسياري از افراد بر اين باورند كه قد مرد مي بايست از زن بلند تر باشد و اينكه زن و مرد هم قد باشند يا زن قد بلند تر از مرد باشد و يا اختلاف قدي بين زن و مرد بسيار زياد باشد براي افراد جا نيوفتاده است . اين موضوع مي تواند مشكلاتي در زندگي زوجين ايجاد كند . مشاور مي كوشد تا راهكار و راه حل براي حل اين گونه مشكلات در آينده را به شما آموزش مي دهد .

4- اختلاف در ميزان تحصيلات :

با توجه به تحقيقاتي كه از زوجين پس از ازدواج ، صورت گرفته است ، زوجيني كه ميزان و سطح تحصيلات مشابه و يا نزديك به يك ديگر دارند ، كم تر دچار اختلاف در زندگي زناشويي مي شوند و احتمال طلاق در چنين زوجي پايين است .

پس مي توان گفت بررسي اختلاف در ميزان تحصيلات ، يكي از مسائل حائز اهميت است . در صورتي كه اختلاف ميزان تحصيلات در طرفين زياد باشد ، ممكن است در زندگي آينده مشكلاتي براي زوجين به وجود آيد ، كه مشاور مي كوشد تا طرفين را از اين مشكلات آگاه كند و چگونگي حل اين مشكلات را به زوجين بياموزد .